امام هادی(ع) :شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است. امام هادی(ع) :نارضایتى پدر و مادر، کمىِ روزى را به دنبال دارد و آدمى را به ذلّت میکشاند مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان مؤمن را شادی در جبین است و اندوه در دل. هر که مرا حرفی بیاموزد، مرا بنده خود گردانیده است
دانشی که تو را اصلاح نکند، گمراهی است. هر کس از خدا بترسد، ترسش از مردم کمتر می شود. مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجا ن استان اصفهان اولین معنایی که از عید به ذهن میرسد، تغییراتی است که انسان از ظاهر خود و یا در طبیعت میبیند . این آرایش ظاهری همچون پوشیدن لباس نو و آمدن بهار طبیعت به یک معنا عید نامیده شده است . در روایتی از امیر المومنین علی علیه السلام آمده است که : هر روزی که انسان در آن به زشتی آلوده نگردد آن روز عید است چرا که زشتی مهمترین بستر ظهور نزاع میان آدمیان است وباعث برهم خوردن آرامش درونی و بیرونی انسانها میگردد و این همان چیزی است که با عید یعنی آرامش و شادمانی منافات دارد . از سوی دیگر حرکت انسانها به سوی علم و معرفت همواره با شادمانی و نشاط توأم است خاصه آنکه وقتی انسان معنای جدیدی کشف میکند ، ابتهاج زائد الوصفی تمام وجود آدمی را در بر میگیرد ، آن لحظه تازه عید نامیده میشود . معنای دیگری که از عید,عارفان به ما آموخته اند ، جان باختن و قربانی کردن جان خویش در پای معشوق است . و نماد ظاهری آن ایام حج و عید قربان است که حیوانی را انسان به عنوان تحفه و هدیه به طرف جایگاه معینی میبرد تا برای کامل شدن عبادت قربانی کند . مولوی در این معنا گفته است : کشته شدن در پای محبوب و قربانی کردن خود مهمترین تعریفی است که مولوی ازعید به ما میدهد در تمامی این تعریفها عید برای انسان مطرح شده است ،یعنی ما در شرایط ویژه ای احساس مبارکی و نو شوندگی داریم . اما به نظر میرسد این تازگی قبل از آنکه در رابطه با ما معنی شود در باره تولید کننده این شرایط یعنی خداوند باید معنا شود . چون خداوند ? بدیع السموات و الارض است ? و خود را با عنوان ?فتبارک الله احسن الخالقین? به ما معرفی نموده است . واز سوی دیگر این مبارکی در تمامی ملک و ملکوت عالم جاری است ، لذا از این خدای بزرگ و مبارک میتوان هرلحظه طعم مبارکی را چشید به همین دلیل اگر عیدی است اولاً از آن خداست نه از آن آدمیان ، و این معنا با سایر تعاریف آمده در باب عید یک فرق گوهری دارد که آن محوریت خداست . مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان پدید آورنده : محمد مهدی فجری مسجد مهمان خانه خدا در زمین، جایگاه نزول برکات و خیرات آسمانی، خانه راز و نیاز، عشق و محبت، صفا و صمیمیت، ایثار و رحمت، تجلّی بهشت خدا در زمین، محل آرامش موحدان است. مکان آن، بهترین قطعات زمین است و فرشتگان، با اهل آن همنشین می باشند. آنچه از بررسی نقش مسجد در صدر اسلام به دست می آید، جامعیت مسجد در همه زمینه های عبادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، نظامی، قضایی و... است. با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه الله ، مساجد نیز همانند دوران صدر اسلام جایگاه واقعی خود را باز یافتند؛ به طوری که نیروهای فعال در مساجد، به طور مستقیم در متن انقلاب شرکت جستند. از آن پس مساجد نقش پایگاه ارتباطی مردم را بر عهده داشتند و در شرایط حساس نهضت اسلامی توانستند به انسجام نیروهای مردمی بپردازند. علاوه بر این، بسیاری از برنامه های انقلاب مانند انتخابات شوراهای محلی، کانونهای بسیج و دیگر ضرورتهای زمان در مساجد انجام گرفت. نویسنده در صدد است تا با مروری اجمالی بر نظرات بزرگ مرد تاریخ، حضرت امام خمینی رحمه الله جایگاه و نقش مسجد در جامعه اسلامی را مورد بررسی قرار دهد. چشمه زلال مبارزه بر ضد باطل در طول تاریخ از مسجد جوشیده است. حضرت امام رحمه الله با شناخت موقعیت و نقش مسجد، خطاب به مسلمانان جهان می فرمود: «اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیاء نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟» امام بزرگوار با تأکید بر نقش محوری مسجد در خنثی کردن نقشه های دشمنان اسلام می فرمایند: «اینها از مسجد می ترسند. من تکلیفم را باید ادا کنم؛ به شما بگویم. شما دانشگاهیها شما دانشجوها، همه تان مساجد را بروید پر کنید! سنگر هست اینجا؛ سنگرها را باید پر کرد.» و در جایی دیگر می فرمایند: «مساجد و محافل دینیه را که سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین است، هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید!» با بررسی تحولات سالهای سرنگونی رژیم شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش و اهمیت مسجد در ابعاد مختلف به وضوح هویدا می گردد. در آن زمان مردم و روحانیت با محوریت مساجد مبارزات خویش را تا پیروزی نهایی ادامه دادند. یقیناً در گذشته و حال و آینده، هیچ مکانی قابلیت این مرکزیت را نداشته و ندارد. بنابراین هم اینک نیز دوری مردم از مساجد، موجب شادی دشمنان و تضعیف انقلاب خواهد شد. در آن موقعیت حساس، مسجد پایگاهی شد تا شاگردان و پیروان حضرت امام رحمه الله به همراه اقامه فرایض دینی و عبادی - که دلیل حضور مردم در مساجد بود - پیامها و فرمانهای امام خمینی رحمه الله را دریافت کنند. آن بزرگ معمار انقلاب، با تأکید بر حفظ مساجد به عنوان اصل و اساس انقلاب می فرمایند: «مسجد محلی است که از آن باید امور اداره بشود. این مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد. این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشند. این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد می خواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است.» بر اساس همین دیدگاه است که متفکران و نویسندگان خارجی نیز به اهمیت مساجد در ساختار انقلاب تأکید کرده و آن را محور اصلی در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران دانسته اند. حامد الگار نویسنده و منتقد بزرگ می گوید: «مسجد هسته اساسی تشکیلات انقلاب اسلامی بود. یکی از عناصر مهم در پیروزی انقلاب، احیای مجدد مسجد و تمام ابعاد عملکردی آن بود. نقش مسجد، دیگر نه عزلت و گریزگاهی از جامعه بود که مردم برای دوری جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه می بردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهی بدل گردید. به طور خلاصه، مسجد تماماً آن چیزی شد که در عصر پیامبر بود.» در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله یکی از مهم ترین نقشهای مسجد، تدارک مقدمات فکری و بسیج عمومی مسلمانان به منظور جهاد با کفار بوده است. عیناً همین نقش در جریان نهضت روحانیون شیعه به رهبری امام خمینی رحمه الله در سال 1342 ه. ش و پس از آن در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران مشاهده شد. تأثیر این مکان مقدس در جذب نیروهای رزمنده بسیجی و آموزش آنها و نیز پشتیبانی و فعالیتهای پشت جبهه، بر هیچ کس پوشیده نیست. امام خمینی رحمه الله مساجد را مرکز جنبشها و حرکتهای اسلامی معرفی کرده و فرموده است: «مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکتهای اسلامی بود.... از مسجد تبلیغات اسلامی شروع می شده است. از مسجد حرکت قوای اسلامی برای سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در [زیر] بیرق اسلام بوده است. شما که از اهالی مسجد و علمای مساجد هستید، باید پیروی از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و اصحاب آن سرور کنید و مساجد را برای تبلیغ اسلام و حرکت اسلامیت و قطع ایادی شرک و کفر و تأیید مستضعفین در مقابل مستکبرین قرار دهید!» اسلام در ابتدای نظام مند ساختن سازمان دینی خود، تأسیس مرکز تجمع عمومی مسلمانان را با نام «مسجد» در اولویت قرار داده و تجمع در آن را به نیکوترین وجه ستوده، بیشترین تأکیدات را در راستای حفظ این سنگر توحیدی ابراز نمود. حضرت امام رحمه الله بر اساس همین شناخت، بارها بر اهمیت اجتماع و حضور فعال در مساجد تأکید داشته، آن را موجب تقویت اسلام و نظام می دانستند: «مساجد باید مجتمع بشود از جوانها! اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل می کند، چه گرفتاریها را حل می کند، این طور بی حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد.» همچنین می فرمودند: «نماز را در جماعت بخوانید! اجتماع باید باشد. اجتماعاتتان را حفظ کنید! مساجدتان را محکم نگه دارید!» و در سخنی دیگر فرمودند: «مسجد مرکز تبلیغ است. در صدر اسلام از همین مسجدها جیشها، ارتشها راه می افتاده. مرکز تبلیغ احکام سیاسی- اسلامی بوده. هر وقت یک گرفتاری را طرح می کردند، صدا می کردند: «الصلوة مع الجماعة»، اجتماع می کردند. این گرفتاری را طرح می کردند، صحبتها را می کردند. مسجد مرکز اجتماع سیاسی است. اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهای باز عمومی برپا نمایید!» آنچه در طول مبارزات و فعالیتهای انقلابی روشن گشت، آن است که مساجد تنها جایگاهی هستند که در جوّی آکنده از وحدت، اخوّت و معنویت، نیروهای مبارز، مؤمن و شجاع را در خود جای داده و از این طریق، در جهت بیداری و آگاهی بخشی به گروههای مختلف مردمی، رسالت خویش را عینیت بخشیده است. به همین دلیل است که دشمنان از مساجد به عنوان مراکز نیرومند پشتیبانی انقلاب و ستاد عملیاتی رهبر انقلاب اسلامی در هراس و وحشت بوده و بارها مساجد را آماج حملات خود قرار داده اند و هم اینک نیز دشمنان داخلی و خارجی در صدد دور کردن مردم به خصوص جوانان از مساجد می باشند. آن بت شکن زمان با درک این حساسیت دشمنان، بارها خطر جدایی انقلاب از مساجد را مورد تأکید قرار داده و فرموده اند: «اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوی باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید! ترس از آمریکا و شوروی و اینها نداشته باشید! آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت کنید به اسلام، پشت کنید به مسجد.» و در بیانی دیگر می فرمایند: «ای ملت! مسجدهای خودتان را حفظ کنید!... مسجدها را حفظ کنید! بروید به مسجد... تا این نهضت به ثمر برسد! مملکت شما نجات پیدا کند.» همچنین می فرمایند: «شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق، شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید که همه قدرتها را به هم شکست، نه فقط ابرقدرتها، قدرتهای دیگر را هم به هم شکست، نباید در اسلام سستی کنید! مسجدها را محکم نگه دارید و پرجمعیت کنید!» رهبر کبیر انقلاب با تیزبینی ای که در مسائل سیاسی داشتند، خطر جدایی مردم ونهضت را در اوایل انقلاب از مساجد حس می کردند ومراقب بودند تا ارتباط مردم با مسجد قطع نگردد. از جمله مواردی که اهمیّت فوق العاده حضور مردم در مساجد را از دیدگاه حضرت امام رحمه الله عیان می سازد، پیامی است مبنی بر اینکه تمامی اسلحه هایی که در اوج تظاهرات و درگیریها به دست مردم افتاده است، به مساجد تحویل داده شود. این پیام که با استقبال همگان مواجه شد، تأکید دیگری بر این مطلب است که علاوه بر اهمیت تجمع در مسجد، حتی رفت و آمد به این جایگاه الهی نیز دارای آثار و برکات زیاد است و نقشه های دشمنان را خنثی می کند. این در حالی است که مکانهای دیگر نظامی و انتظامی می توانست به عنوان پایگاه جمع آوری معرفی شود واین چیزی نیست جز اهمیت حضور در مساجد و پیوند وارتباط جامعه با مسجد و روحانیت. حضرت امام رحمه الله در بخشی از این پیام می فرمایند: «باید تمام اسلحه هایی که در دست مردم است، جمع شوند! هر کس اسلحه ای پیدا کرد، باید به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحویل بدهد و بعد این اسلحه ها از مساجد به کمیته آورده می شود.» حضرت امام خمینی رحمه الله ، آن بزرگ مرد تاریخ، در اوج اختناق رژیم ستمشاهی یعنی سال 1352 فرمودند: «وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.» حضرت امام رحمه الله در خاطره ای می فرمودند: «در دوران رضاخان من از یکی از ائمه جماعات سؤال کردم که اگر یک وقت رضاخان لباسها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانی به شما ندهد، چه کار می کنید؟ او گفت: ما توی منزل می نشینیم و جایی نمی رویم. گفتم: من اگر پیش نماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع می کرد، همان روز با لباس تغییر یافته به مسجد می آمدم و به اجتماع می رفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود.» ازدواج حضرت فاطمه علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام پیوند نور با نور در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد، خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد. باد صبا همه را خبر رسانید که: زیور ببندید؛ نور با نور پیوست و جهان روشن شد. درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند. ابرها مُشک بر زمین باریدند و از خاک صد هزار لاله بر آمد. هلهله ای از شادی و پایکوبی برخاست و جهان یکسره در شور و ولوله شد. ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار، صورت گرفت که تحسین همگان را بر انگیخت و اسوه ای برای آیندگان شد. آن پیوند ساده و بی ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، علی و فاطمه، نبود. نوید یاری چنان که از آیات و روایات بر می آید ازدواج کردن مستحب مؤکد و حتی فراتر از آن، در مواردی خاص، واجب شده است.(1) اسلام بیش از همه ی ادیان برای تسهیل در امر ازدواج رسوم غلط و خرافات دست وپاگیر را از میان برداشته است. ازدواج ساده حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام و رفتار و گفتار پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در خلال قضایای این ازدواج، خود به تنهایی گواه روشنی بر این مدعاست(2) و بر همه لازم است که چگونگی های آن را بشناسیم تا شاید در امر مهم ازدواج راهی تازه و آسان فرا روی جوانان قرار دهیم و زندگی شان را هر چه زودتر پر از ترنّم ترانه و شور عاشقانه کنیم. مراسم خواستگاری علی علیه السلام از فاطمه علیهاالسلام علی علیه السلام سر به زیر انداخته و از نهایت حیا با سرانگشتان خود زمین را لمس می کند و از گفتن درخواست خود خجالت می کشد تا این که رسول خدا سکوت را می شکند و از او می خواهد درخواستش را بر زبان آورد. علی علیه السلام در حالی که عرق شرم بر جبین مبارکش چون شبنمی بر گُل نشسته بود، با خجلت و کم رویی و با جملاتی زیبا و سرشار از ادب، فاطمه علیهاالسلام را از پدرش خواستگاری کرد.(3) بدین سان مولای شیعیان برای امر مهم ازدواج قدم پیش گذاشت تا به سنّت پایدار اسلام و پیامبرخدا صلی الله علیه و آله وسلم عمل کند؛ زیرا هیچ کس بیش از او به سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پایبند نبود تا جایی که حتی خواسته خود را هیچ گاه بر خواسته پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مقدّم نداشت. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ازدواج را سنّت خود معرفی کرد و هم او بود که ازدواج نکردن را روی گردانی از سنت خویش، یعنی خروج از اسلام، می دانست.(4) و همواره به ازدواج جوانان امّت خویش می بالید و خطاب به آنان می فرمود: «ازدواج کنید و خانواده تشکیل بدهید که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم».(5) در میان گذاشتن خواسته علی علیه السلام با فاطمه علیهاالسلام وقتی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم تقاضای امیرالمؤمنان علیه السلام را شنید فرمود: «علی جان خواسته تو را با فاطمه در میان می گذارم و نظرش را پرسیده، به تو جواب می دهم». آن گاه نزد فاطمه صلی الله علیه و آله وسلم رفت و فرمود: «دخترم فاطمه، می دانی که من تو را دوست دارم و پسر عمویم علی را هم خوب می شناسی، که در فضل و تقوی و صدق و صفا و اخلاص هیچ کس به پای او نمی رسد. اینک او برای خواستگاری تو آمده است. آیا اجازه می دهی به او پاسخ مثبت بدهم؟(6) این رفتار پسندیده پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم الگویی است زیبا برای همه پدران و مادران، تا در ازدواج فرزندان خویش، ابتدا نظر آنان را بخواهند و از اجبار و اکراه فرزندان بپرهیزند که پیامدهای ناگوار بسیار به همراه دارد. پاسخ فاطمه زهرا علیهاالسلام به خواستگاری علی علیه السلام مسلّم است که فاطمه خواستگاران بسیاری داشت. گروهی از مهاجران و انصار و بسیاری از ثروتمندان از جمله عبد الرحمن بن عوف که ثروتمندترین مرد منطقه بود از خواستگاران فاطمه علیهاالسلام بودند.(7) اما حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام که شایسته ترین بانوی هستی است به ملاکی جز تقوا و فضیلت، در انتخاب همسر نمی اندیشد؛ از این رو وقتی پدر بزرگوارش نظر او را درباره ازدواج با علی علیه السلام جویا شد. سکوت سراپای فاطمه علیهاالسلام را فرا گرفت و از شرم و حیا هیچ نگفت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم رضایت دخترش را از حالت او دریافت و در حالی که خنده نمکینی بر لبانش نقش بسته بود، علی را از سکوت فاطمه که در حقیقت نشانه رضایت او بود خبر داد.(8) مراسم عقد در مراسمی ساده و دور از هر گونه هیاهو و با نیکوترین کلام، خطبه عقد جاری شد و فاطمه علیهاالسلام به همسری علی علیه السلام در آمد. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خطاب به مردم فرمودند: «شما را گواه می گیرم که من بر طبق سنّت پایدار اسلام فاطمه را همسر او می گردانم. امیدوارم خداوند در بین آن ها مهر و محبّت قرار داده، پراکندگی شان را سامان دهد و این وصلت را برایشان فرخنده گرداند و از لطف خویش به آنان فرزندان پاک و پاکیزه مرحمت فرماید و نسلشان را سبب رحمت و برکت و گنج علم و حکمت و موجب امنیّت ملّت اسلام قرار بدهد. از خداوند برای خود و دخترم و دامادم و شما آمرزش می طلبم». سپس علی علیه السلام نیز خطبه ای ایراد کرد و دوباره پیامبر آنان را دعا کرد و همه آمین گفتند.(9) پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم که از پیوند مبارک فاطمه علیهاالسلام و علی علیه السلام موجی از شادی در دلش جاری بود به نزد دختر دل بندش آمد و او را با این جملات تبریک گفت: «دخترم، تو را به عقد مردی در آورده ام که بهترین مردان عالمیان است و تمام امتیازات خوب را داراست. دخترم او اولین کسی است که به من ایمان آورده و با من نماز خوانده در شب هجرتِ من جان بر کف نهاده، در بستر من خوابید و خداوند بر فداکاری او بر من و بر فرشتگان مباهات نمود. او علیّ مرتضی است(10)». راستی چه کسی غیر از علی بن ابی طالب علیه السلام لیاقت همسری فاطمه زهرا علیهاالسلام را داشت؟ و چه کسی غیر از او می توانست قدر فاطمه علیهاالسلام را بداند؟(11) و چه کسی جز فاطمه(علیهاالسلام) شایسته همسری علی علیه السلام بود؟ جهیزیه فاطمه زهرا علیهاالسلام حضرت علی علیه السلام درباره جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام چنین می فرماید: «روزی پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله وسلم به من فرمود: زره خود را به بازار برده، بفروش تا با پول آن وسایل عروسی و جهیزیه ای برای فاطمه تهیّه کنیم. من نیز به دستور پیامبر چنین کرده، بهای آن را به پیامبر تقدیم کردم . پیامبر مقداری از پول را به ابوبکر و سلمان فارسی و بلال داد و فرمود: مقداری اسباب و لوازم یک زندگی ساده رابرای فاطمه تهیّه کنند و مقداری از آن پول را نیز به همسرش امّ سلمه داد که عطر و چیزهای زینتی برای فاطمه خریداری کند. بدین گونه جهیزیه ای ساده تهیه شد که چیزی جز شانزده یا نوزده قلم جنس نبود که فقط شانزده عدد آن اسباب و وسیله ی مختصری یک زندگی کوچک بود. وقتی چشمان مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به آن جهاز مختصر افتاد، سرش را به جانب آسمان بلند کرد و فرمود: ظروف و زندگی را بر کسانی که بیشتر خداوند و وسایلشان گلی و سفالین است مبارک گردان».(12) مهمانی عروسی روز جمعه فرا رسید. عدّه بسیاری به مهمانی عروسی دعوت شدند و طعام نیکویی فراهم شد که گوشت و نان آن را پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داد و به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روغن و خرما را علی علیه السلام فراهم آورد. پیامبر آستین خود را بالا زد و در پخت غذا همکاری کرد. در آن جشن با شکوه وتاریخی عباس و حمزه، عموهای پیامبر و علی، و عقیل، برادر امیر المؤمنین علیه السلام ، از مهمانان پذیرایی می کردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم با دستان مبارک و پر برکت خود، غذا را از دیگ بیرون می آورد. مهمانی عروسی حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام هم مثل مراسم عقد با سادگی و صفا و آرامش انجام گرفت.(13) شکوهی جاودانه در پایان مراسم عروسی در خانه ی پیامبر، ایشان فرمودند پارچه ای زیبایی بر زین هموارترین مرکب او انداختند و خود آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم ، دست فاطمه علیهاالسلام را گرفت و او را روی زین استر نشاند و افسار آن را به دست سلمان فارسی، که پیرمردی بود، داد و به زنان و دختران عبد المطلب و زنان مهاجر و انصار فرمود به آرامی پشت سر مرکب عروس راه بیفتند و به آنان دستور داده بود«سخنی که خدای راناخشنود می کند بر زبان نیاورند» و فقط سپاس خدا را بگویند و بس. بدین سان با صلوات و تکبیر و اشعاری پرمحتوا دختر پیامبر را تا خانه ی بخت بدرقه کردند.(14) سادگی و صفای ازدواج برترین بانوی هستی که افتخار فرزندی بزرگ ترین پیامبر الهی را نیز دارد، شکوهی جاودانه آفرید که تا کرانه های روزگار همه نگاه های حقیقت جو را به تحیّر و تحسین وا می دارد. دعای پیامبر نوشته اند بعد از مراسم شادی و سرود خوانی در پایان مراسم، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خود وارد حجله عروس شد و علی علیه السلام را به آن جا خواند و دست دخترش فاطمه علیهاالسلام را گرفت و در دست علی علیه السلام گذاشت و این چنین دعا کرد: «خداوندا این دو تن، نزد من از همه محبوب ترند. پروردگارا، تو نیز ایشان را دوست بدار و نسل شان را با برکت و فرخنده فرما او از سوی خود محافظتی برایشان بگمار. من این دو و فرزندانشان را از شرّ شیطان در پناه تو قرار می دهم. بارالها، پلیدی را از آنان بزدای و این عروسی و وصلت را برایشان فرخنده ساز».(15) سفارش های پیامبر به حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام سه روز پس از عروسی، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به خانه ی فاطمه علیهاالسلام آمد و احوال او را جویا شد و از او پرسید: «شوهرت را چگونه یافتی؟» حضرت فاطمه فرمود: «پدر جان شوهرم را بهترین شوهر یافتم، ولی جمعی از زنان قریش نزد من آمدند و به من گفتند: رسول خدا تو را به ازدواج مردی تهی دست در آورده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «سوگند به خدا در خیر خواهی تو کوتاهی نکردم، شوهر تو در تقدّم به اسلام از همه پیش تر است و در علم، از همه عالم تر، و در حلم از همه بردبارتر است». سپس به حضرت فاطمه علیهاالسلام سفارش کرد: «دخترم شوهر تو نیکو شوهری است درهمه ی امور او را اطاعت کن». و رو به علی علیه السلام کرد و فرمود: «با همسرت مدارا و مهربانی کن».(16) حضرت علی علیه السلام می گویند: «سوگند به خدا، هیچ گاه او را خشمگین و مجبور به کاری نکردم تا آن زمان که خداوند روح او را به سوی خود قبض کرد، و او نیز هیچ گاه مرا ناراحت نکرد و از من نافرمانی ننمود، و من هر زمان به او نگاه می کردم همه ی اندوه ها و رنج هایم برطرف می شد».(17) پدید آورنده : صغری ممبین همه، امر به معروف و نهی از منکر کنند. نهی از منکر کنید. این، واجب است. این، مسئولیت شرعی شماست. امروز، مسئولیت انقلابی و سیاسی شما هم هست.
حالتهای مختلف در آن تأثیر ندارد. مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان حکم تماس بدنى با اهل کتاب حد ارتباط با نامزد ارتباط با شخص خنثى حدود ارتباط با نامحرم حق همسایگی نزدیک به حق رحم و خویشان است، زیرا همسایگی حقی است و رای حق برادری اسلامی، به این معنی که همسایه مسلمان علاوه بر حق برادری اسلامی حق دیگری نیز دارد و بنابراین هر که در حق همسایه عداوت یا بخل ورزد گناهکار است. از حضرت علی علیه السلام روایت است که: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میان مهاجر و انصار و دیگر اهل مدینه که به آنها ملحق بودند نوشت: همسایه آدمی مثل خود اوست که باید به او ضرر نرساند و او را به گناه نیفکند، و حرمت همسایه بر همسایه مثل حرمت مادر است» . رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: آن که به خدا و روز آخرت ایمان دارد باید به همسایهاش نیکی کند، و آن که به خدا و روز آخرت ایمان دارد باید مهمانش را احترام نماید و آن که به خدا و روز آخرت ایمان دارد باید سخنی خیر بگوید و یا ساکت شود «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... » (بقره/254) «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ » «اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مىبخشد » (بقره271) «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ » «کسانى که کتاب الهى را تلاوت مىکنند، و نماز را بر پا مىدارند، و از آنچه به آنها روزى دادهایم در پنهان و آشکار انفاق مىکنند، آنها امید تجارتى دارند که نابودى و فساد و کساد در آن نیست.» (فاطر/ 29) «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ » «بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مىدهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مىسازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مىکند و او بهترین روزى دهندگان است.» (سبأ /39) مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟ گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟ ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟ من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟ بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات بر شافع ما روز قیامـت صـلوات در شـام ولادتـش که شادنـد همـه بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات ای پسر فاطمه، نور هدی سبزترین باغ بهار خدا با تو دل از غصه رها می شود پاکتر از آینه ها می شود ای گل گلزار خدا، یا رضا آینه ی قبله نما یا رضا میلاد على بن موسى الرضا، مأواى دلشکستگان و تکیهگاه درماندگان، بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک باد مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان امام هادی(ع) :کسی که از خدا بترسد از او می ترسند و کسی که از خدا اطاعت کند از او اطاعت خواهند کرد.
خویش فربه مینماییم از پی قربان عید کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا میکشد
سنگر سربازان خدا
مسجد، پایگاه انقلاب و حرکت
اهمیت اجتماع در مسجد
حضور سیاسی روحانیت در مسجد
امر به معروف و نهی از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعی عمومی برای حفظ احکام اسلامی و سلامت جامعه است.
اگر موضوع و شرایط امر به معروف و نهی از منکر محقق باشد، تکلیف شرعی و وظیفه واجب اجتماعی و انسانی همه مکلفین است و
جوانان در محیط خودشان، امر به معروف و نهی از منکر کنند، چرا این واجب در جامعه اسلامی هنوز اقامه نشده است.
سؤال : آیا دست دادن یا تماس بدنى با اهل کتاب حرام است؟
پاسخ: دست دادن و تماس بدنى مرد با زن نامحرم حرام است اگرچه از اهل کتاب باشد، و دست دادن مرد مسلمان با مردى دیگر هر چند که از اهل کتاب است مانع ندارد.
سؤال: با دخترى نامزد هستم خانوادهها هم در جریان هستند آیا مىشود براى هم از طریق اینترنت پیام یا ایمیل بفرستیم؟ روابط ما تا چه حدّى شرعى است؟ (عقد یا صیغه هم به هیچ وجه فعلاً ممکن نیست).
پاسخ: باید از بیان مطالبى که محرّک شهوت و یا مناسب زن و شوهر شرعى باشد، اجتناب کنید.
سؤال: به تازگى فهمیدم که یکى از دوستانم دو جنسى مىباشد. حکم داشتن رابطه دوستى با این فرد را از نظر شرعى و عرفى بگویید.
پاسخ: اگر محرز باشد واقعاً دو جنسى است اصل ارتباط و معاشرت با وى اشکال ندارد ولکن باید از آنچه که در معاشرت مرد با زن و زن با مرد شرعاً حرام است از قبیل لمس و نظر حرام و مانند آن اجتناب نماید.
سؤال: مستدعى است حدود ارتباط مردان و زنان مسلمان با یکدیگر در عرصه جامعه را بیان فرمایید.
پاسخ: بر هر زن و مرد مکلفى شرعاً واجب است در تماس و نشست و برخاست با جنس مخالف حریم ضوابط شرعى و مقررات اسلامى را دقیقاً مراعات نمایند و از هرگونه عمل و رفتارى که آمیخته به ریبه و یا موجب ترتب فتنه و فساد باشد، جداً احتراز نمایند.
Design By : Pichak |