![](http://pichak.net/themes/47/10/image/pichak.jpg)
تکلیف آقایان است روضه بخوانند.تکلیف مردم است دستههای شکوهمند بیرون بیاورند.دستههای سینهزن شکوهمند. البته از چیزهایی که بر خلاف ]است[ مثلاً چه هست، از آنها پرهیز کنند. اما دستهها بیرون بیایند، سینه بزنند. هرکاری که میکردند بکنند.اجتماعاتشان را حفظ بکنند. این اجتماعات است که ما را زنده نگه داشته. این هماهنگیها است که ما را نگه داشته. گولشان میزنند این جوانهای عزیز صافدل را. ژمیآیند توی گوشش میخوانند، خوب دیگر گریه میخواهیم چه کنیم؟ گریه میخواهیم چه کنیم یعنی چه؟ - این دستجاتی که در ایام عاشورا راه میافتند خیال نکنند ما این را تبدیل کنیم به راهپیمایی. راهپیمایی است خودش. اما راهپیمایی با یک محتوای سیاسی. همانطوری که سابق بود بلکه بالاتر. همان سینهزنی، همان نوحهخوانی، همانها رمز پیروزی ماست. گر سرتاسر کشور مجلس روضه باشد. همه روضه بخوانند. و همه گریه بکنند. - مجالس سر جای خودش باید باشد و مجالس عزا باید باشد و اهل منبر باید این شهادت امام حسین –سلام الله علیه- را زنده نگه دارند و ملت باید با همه قدرت این شعائر اسلامی را خصوصاً این را ، زنده نگه دارند. با زنده نگه داشتن او، اسلام زنده میشود. فاطمیون در روستای کلیشاد منطقه باغبادران مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان سخنان امام خامنه ای درمورد عاشورا موضوع محرّم و تبلیغات است. اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است. اگر فداکارىِ بزرگِ حسینبنعلى علیهالسّلام نمىبود - که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلّى متوجّه و بیدار کرد - در همان قرن اول یا نیمه قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلّى برچیده مىشد. قطعاً اینگونه است. اگر کسى اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخى را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزى که وجدان جامعه اسلامى را در آن زمان برآشفت واسوه و الگویى براى بعدیها شد، همین حادثه عجیبى بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیارى پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخهها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادى داد. شهداى دستجمعى داد. اما هیچ کدام بهپاى حادثه عاشورا نرسید. حادثه عاشورا، در اوج قلّه فداکارى و شهادت باقى ماند و همچنان تا قیامت باقى خواهد ماند. «لایوم کیومک یا اباعبداللَّه.» ما شیعیان، از این حادثه، خیلى بهره بردهایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کردهاند. امروز، در کشور مصر، مسجد «رأسالحسین» - آنجا که خیال مىکنند سر مقدّس آن بزرگوار مدفون است - محل تجمّع عواطف مردمِ محبِّ اهل بیتِ مصر است. ملت مصر، ملت خوبى است. کار به رژیم و دولت آن کشور نداریم. ملتْ محبِّ اهلِ بیت است. همهجاى دنیا، متأثر از این واقعهاند؛ اما شیعه از این واقعه یک استفاده فوقالعاده کرده است. ما دین را بهوسیله اینحادثه حفظ کردیم؛ احکام را براى مردم بیان کردیم؛ عواطف مردم را در خدمت دین و ایمان قرار دادیم. «ما» که مىگوییم یعنى طایفه روحانیون و مبلّغین، در طول چند قرن گذشته. آخرین برکت عظیم حادثه کربلا همین انقلاب شکوهمند ماست. اگر حادثه کربلا و اسوهگیرى از آن نبود، این انقلاب پیروز نمىشد. امام بزرگوارمان که در محرّم سال 57 فرمودند «ماهى که خون بر شمشیر پیروز است»، این خط و این درس را از محرّم دادند. سراغ جنگ هم که بروید همین است مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان محرم در روستای کلیشاد منطقه باغبادران مقام معظم رهبری صبر امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام، اسلام را در طول تاریخ تا امروز بیمه کرده است. واقعاً اگر امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام آن صبر تاریخى را در کربلا و قُبیل کربلا و مقدّماتِ حادثهى عاشورا نمىکردند، بلاشک با گذشت یک قرن، حتّى از نام اسلام هم اثرى نمىماند. اما امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام به برکت صبر، دین را زنده کردند؛ این صبرِ آسانى نبود. صبر فقط این نیست که انسان را زیر شکنجه بیندازند یا فرزندان انسان را جلوِ انسان شکنجه کنند یا بکشند و انسان ایستادگى کند – البته این مرحلهى مهمى از صبر است – اما از این مهمتر این است که انسان را با وسوسهها و اظهاراتى که علىالظّاهر ممکن است در نظر بعضى منطقى بیاید، از ادامهى این راه باز بدارند؛ همان کارى که با امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام مىکردند: آقا! شما کجا مىروید؟ خود را در معرض خطر قرار مىدهید؛ خانواده خود را در معرض خطر قرار مىدهید؛ دشمن را جرى مىکنید؛ دست آنها را به خون خود باز مىکنید. هر کس رسید، خواست امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام را در مقابل این محذور اخلاقى قرار دهد که شما با این اقدام خود، جان عدّهاى را به خطر مىاندازید و دشمن را مسلّطتر مىکنید و اینها را وادار مىکنید تا به خون شما دست بیالایند. این یک نقطهى خیلى مهم و تردیدآور است. این یک جنگ روشن و واضح نیست که آدم بگوید من مىروم تا کشته شوم؛ نه، این محاذیر دنبالش هست. ممکن بود براى امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام این معنا مطرح باشد یا مطرح کنند که آقا! شما اگر کشته شوید، شیعیان شما را در کوفه قتل عام مىکنند و پدر همه را در مىآورند؛ شما باید زنده بمانید و ملجأ باشید. شما پسر پیغمبرید؛ با حفظ حیات خود، جان عدّهاى را حفظ کنید. در مورد امام رضواناللَّه علیه عیناً همین معنا تکرار شد. استان اصفهان مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان (عکس مراسم عزا داری محرم و عاشورا شهر باغبادران-مللک آباد) مقام معظم رهبری مجالس عزاداری ماه محرم‚ این سه ویژگی‚ باید وجود داشته باشد: 1-عاطفه را نسبت به حسین بن علی و خاندان پیغمبر‚ علیهم صلواه الله‚ بیشتر کند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکم تر سازد.) چون رابطه ی عاطفی‚ یک رابطه ی بسیار ذی قیمت است .2- نسبت به حادثه ی عاشورا‚ باید دید روشن و واضحی به مستمع بدهد. 3- نسبت به معارف دین‚ هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان – ولو به نحو کمی – کند. استان اصفهان شهرستان لنجان مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان فاطمیون در شهرک صنایع دفاع استان اصفهان شهرستان لنجان انسانها به چهار دسته تقسیم می شوند: 1ـ کسانی که از اوّل تا آخر عمر خوب و در مسیر صحیح بوده اند، این گونه افراد کمند و بارزترین مصداق آن ها انبیاء، امامان و اولیاء الهی هستند. این گروه یقیناً عاقبت بخیر هستند و هیچگونه جای بحث ندارد هر چند خود این گروه نسبت به آینده خویش نگران و ترسان هستند. 2ـ کسانی که از اوّل عمر تا پایان بَدو شرّ بوده اند، و لحظه ای در مقابل فرامین الهی سر تعظیم فرود نیاوردند.این گروه در عاقبت به شرّشان شکّی نیست و این گروه نیز مورد بحث نیست. 3ـ گروه سوّم انسان هایی هستند که در اوائل زندگی اهل خیر و نیکی و در مسیر هدایت هستند ولی بر اثر عدم تسلّط هواهای نفسانی و پاکیزه شدن از صفات رذیله، کم کم به انحراف کشیده شده و سرانجام عاری از ایمان و در حال ارتداد و کفر از دنیا رفته، این گونه افراد را می گوییم افرادی که عاقبت به شر شده اند. این گروه به عنوان درس عبرت محل بحث و اشاره خواهد بود و در قرآن آیات فراوانی داریم به این مضمون که «آمنوا ثم کفروا». 4ـ گروهی در اوائل زندگی بر اثر غفلت و نادانی دچار گناه و انحرافات هستند ولی با گذشت زمان و رشد عقلی آرام، آرام در مسیر صحیح قرار گرفته و سرانجام باایمان کامل و کوله باری از اعمال صالح و توبه قبول شده از دنیا می روند، این گروه را عاقبت بخیر می نامیم فاطمیون در فولاد شهر اصفهان امام علی علیهالسلام فرزند را عطیهای الهی بر شمردهاند که در پرتو توجه و تربیت والدین به رشد کافی رسیده و در پی نیکوکاری و احسان به والدین بر میآید. در نهجالبلاغه آمده است که: "در حضور امام علی علیهالسلام مردی به دیگری تولد پسرش را این چنین تبریک گفت:"گوارایت باد رزمجویی سوارکار!" آن حضرت از نوع تبریک گفتن او نهی نمود و تبریک گفتنی این چنین رابه او توصیه نمود:" امید که بخشندهاش را سپاسگزار باشی و این عطیه الهی مبارکت باد، او به رشد دلپذیر برسد و تونیز ازنیکی و خیرش بهرهمند شوی."از دیدگاه امام مربیان، علی علیهالسلام ، میراثی به مانند ادب و تربیت وجود ندارد"لامیراث کالادب" و هرگز املاک و داراییهای باقیمانده مادّی، قابل مقایسه با میراث گرانبهای ادب و تربیت صحیح برای فرزندان نیست. واز این روست که در سخنی دیگر، آنحضرت فرمود:"گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میگذارند، ادب است."علی علیهالسلام ثمره و محصول تربیت صحیح را پرورش فرزند صالح و پیامد بیتوجهی به امر خطیر تربیت را "رشد یافتن فرزند ناصالح " برشمرده و برای هریک از این دو، آثار و نتائج مثبت و منفی بیان نمودهاند. از دیدگاه آن حضرت فرزند صالح مایه انس و آرامش والدین است لذا میفرماید: "انس و آرامش در سه چیز است: همسری که با شوهرش توافق داشته باشد، فرزندی که صالح باشد و برادری که موافق و هم رأی انسان باشد." همچنین در سخن دیگری فرزند صالح را نیکوترین یادگار و بلکه مساوی با همه یادگارهای باقیمانده از والدین، معرفی مینماید: "الولد الصالح احد الذِکرین" مرحوم خوانساری در ترجمه و شرح خود بر "غررالحکم و دررالکلم" ذیل این حدیث میگوید: "فرزند صالح نیکوتر دو یاد است؛ یعنی اسباب یاد کسی به نیکویی دوتاست: یکی فرزند صالح که از او بماند و دیگری سایر اسباب او. فرزند صالح نیکوتر از همه آنهاست یا اینکه فرزند صالح را با هر سببی بسنجند، از آن سبب نیکوتر است"
مهمترین آیه ی حجاب در قران آیه 30 سوره ی نور است که می خوانیم : ای پیامبر !به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند و دامن عفت خود را حفظ کنند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً آشکار می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید به وسیله مقنعه و چارقد سینه و گردن خود را بپوشانند و زینت خود را آشکار نسازند جز برای شوهران و سایر افراد محرم خود. همه مفسران و علما اتفاق نظر دارند که طبق این آیه زنان باید بدن و موی خود را از نامحرم بپوشانند . مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم (ص) در مورد کیفیت صلوات، روایات فراوانی است که درود و سلام بر پیامبر (ص) را همراه با آلش مقبول می دانند. این نوع کیفیت صلوات از منابع شیعه و سنی قابل اثبات است، چنانکه در صحیح مسلم، سن ابن داود ترمذی، نسانی، موطا مالک، مسند احمد و سنن دارمی، از ابومسعود انصاری روایت کنند که گفت: «رسول خدا(ص) آمد و با ما در مجلس سعد بن عباده نشست «بشیربن سعده ابونعمان بن بشیر به او گفت: ای رسول خدا(ص) خداوند ما را فرمان داده تا بر شما صلوات فرستیم، چگونه بر شما صلوات فرستیم؟ راوی گوید: رسول خدا(ص) (به گونه ای) ساکت شد که ما آرزو کردیم ای کاش او چنین سوالی نکرده بود سپس فرمود بگویید خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم صلوات فرستادی، و بر محمد آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم در جهانیان فزونی دادی. در کنزالعمال نیز از عایشه روایتی است که همین مضامین روایت قبل را دارد. از حضرت علی (ع) نیز روایت است که ایشان فرمودند «اصحاب گفتند ای رسول خدا چگونه بر شما صلوات فرستیم که فرمود «بگویید: خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی، راستی که تو ستوده و والایی، و بر محمد و آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم فزونی دادی، براستی که تو پسندیده و عظمایی» (کنزالعمال) مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان استان اصفهان
ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ وَ خَفْضُ الْجانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ
سه چیز بنده را به مقام رضوان الهى مىرساند: استغفار زیاد، فروتنى با مردم و زیاد صدقه دادن.
کشف الغمه، ج2، ص349/ بحارالانوار، ج75، ص81
مُلاقاةُ الإخوانِ نُشْرَةٌ وتَلقیحُ العَقلِ ، وإن کانَ نَزْرا قَلیلاً .
ملاقات با برادران (دینى) ، هرچند کوتاه ، موجب شکفتن و بارورى عقل مىشود .
بحار الأنوار : 74 / 353 / 26
منتخب میزان الحکمة : 256
از دعاهای امام زین العابدین (علیه السلام) برای پدر و مادر خود (علیهما السلام)
تعظیم و بزرگ داشت پدر و مادر در همه شرایع مورد اهمیت و پسندیده عقل است و از تعظیم و احسان با آنان آنست که آنها را از صمیم قلب باید دوست داشت و دقائق آداب را در خدمتشان مراعات نمود و با آنها مهربانی کرد و خوشنودیشان را بدست آورد ، و بهترین دارائی خود را از آنها دریغ ننمود و در انجام اوامرشان کوشید و آنها را بدعای شایسته یاد کرد ، چنانکه خدای تعالی در قرآن کریم به همه اینها راهنمائی کرده آنجا که می فرماید « س 17 ی 23 » : و قضی ربک الا تعبدو الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریم
«ی 24 » و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه ، و قل رب الرحمهما کما ربیانی صغیرا یعنی و پروردگار تو حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکوئی نمائید ، و چنانکه یکی از آنها یا هر دو نزد تو پیر و سالخورده « که باعث زحمت و رنج شود » گردند اف « سخن بتنگ آمده » بایشان مگو و بانگ بر آنها مزن ، و با آنان نیکو سخن گو و از روی رحمت و مهربانی با ایشان فروتنی نما ، و بگو پروردگارا آنها را بیامرز چنانکه مرا در کودکی پروردند.
مردی به رسول (صلی الله علیه واله) گفت : مرا عملی بیاموز که بوسیله آن برحمت خدا نزدیک شوم ، فرمود : پدر و مادر داری ؟ گفت : آری ، فرمود : بایشان نیکوئی کن که نیکوئی درباره آنها از همه چیز برحمت حق نزدیکتر است .
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: بنده ای که به پدر و مادر خود در زمان زنده بودنشان نیکوکار است اگر بمیرند وامشان نپردازد و برای آنها آمرزش نطلبد خداوند او را عاق و بدرفتار مینویسد ، و بنده ای که در زمان حیاتشان عاق آنهاست چون مردند وامرشانرا بپردازد و برای آنان آمرزش بخواهد خدای عزوجل او را نیکوکار می نویسد ) ، و اینک دعای حضرت:
1- بار خدایا بر محمد بنده فرستاده خود و بر خاندان پاکاش ( حضرت زهرا و ائمه معصومین ) رحمت فرست ، و آنان را به بهترین رحمتها و نیکیها و درود خود امتیاز ده .
2- و پدر و مادر مرا – بار خدایا – به گرامی داشتن نزد خود و احسان و نیکی ا زجانب خویش برتری بخش ، ای بخشنده ترین بخشندگان .
بارخدایا بر محمد و ال او درود فرست ، و دانستن انچه درباره ایشان بر من واجب است بمن الهام نما و در دلم انداز ، و آموختن همه آن واجبات را بی کم و کاست برایم فراهم اور ، سپس مرا به آنچه که بمن الهام مینمائی وادار ، و برای انجام در آنچه بدانستن آن بینایم میسازی توفیقم ده ، تا بجا آوردن چیزی از آنچه مرا به آن دانا گردانیده ای از من فوت نگردد ، و اندامم از خدمت در آنچه بمن الهام نموده ای سنگین نشود (سست نگشته باز نماند ، چون حقوق پدر و مادر در زندگی و پس از مرگشان بر فرزند بیش از آنست که انسان آنرا دریابد از اینرو امام (علیه السلام) ازخداوند سبحان درخواست مینماید که آنها را باو الهام فرماید و بانجام آن موفق سازد ، ابی و لا دحناط گفته : از حضرت صادق (علیه السلام) از قول خدای عزوجل و بالوالدین احسانا ( و به پدر و مادر نیکوئی نمائید ) پرسیدم : این احسان و نیکوئی چیست ؟ فرمود : احسان آنست که با آنها خوشرفتاری نمائی ، و اگر چیزی از تو خواستند ، هر چند بی نیاز باشند آنها را نرنجانی ، آیا خداوند عزوجل نمی فرماید « س 3 ی 92 » : لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون « هرگز نیکی را در نیابید تا آنکه از آنچه دوست میدارید انفاق کنید »
3- پس از آن حضرت صادق علیه السلام فرمود : و اما قول خدای عزوجل : اما یبلغن عندک الکبر احدهما اوکلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما « و چنانکه یکی از آنها یا هر دو نزد تو پیرو سالخورده گردند اف = سخنی که به تنگ آمده باشی = بایشان مگو ، و بانگ بر آنها مزن » اگر ترا نگران ساختند بآنها اف مگو ، و اگر ترا کتک زدند بانگ بر آنان مزن ، و قل لهما قولا کریما « و با ایشان نیکو سخن گو » فرمود : اگر ترا کتک زدند بایشان بگو : خدا شما را بیامرزد که سخن نیکوی تو باشد ، و اخفض لهما جنا الذل من الرحمه « و از روی مهربانی با ایشان فروتنی نما » فرمود : چشمت را از نگاه کردن بآنها جز به مهربانی و نرمی پر مکن و صدایت را بر صدای آنها بلند مگردان و نه دستت را بر دست آنها و برایشان پیشی مگیر .
و از آن حضرت (علیه السلام) روایت شده : مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه واله) آمد و گفت : من در جهاد رغبت داشته خواهان آن هستم ، پیغمبر (صلی الله علیه واله) فرمود : در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی نزد خدا زنده بوده و روزی داده میشوی ، و اگر مردی پاداش تو بر خداست ، و اگر برگشتی از گناهان برگشته ای چنانکه بدنیا آمده ای ، آن مرد گفت : یا رسول الله من پدر و مادر سالخورده دارم که با من انس داشته نمیخواهند بجهاد روم ، رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود : با ایشان باش قسم بآنکه جان من بدست او است همدمی پدر و مادر بتو روز و شبی بهتر از یکسال جهاد است . این اخبار دلالت دارد باینکه بیشتر حقوق پدر و مادر و نیکی بآنها را جز خدا و آنکه خدا باو آموخته نمیداند .
4 - بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست چنانکه ما (مسلمانها ) را بآنحضرت شرافت و بزرگی دادی ، و بر محمد وآل او درود فرست چنانکه بسبب آن بزرگوار برای ما حقی بر خلق (بر دیگری ) واجب گردانیدی (رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرموده : مومن را بر مومن هفت حق و بهره است که از خدا بر او واجب گشته : تعظیم و بزرگ داشت هنگام دیدن او ، و دوست داشتن او در دل ، و مواسات و برابری برای او در مال و دارائی خود ، و اینکه غیبت و سخن گفتن پشت سر او حرام بداند و هنگام بیماری او را عیادت و دیدار نماید ، و جنازه او را تشییع کند ، و پس از مردن درباره او جز نیکی نگوید
Design By : Pichak |